English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7288 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
flashes U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
chain U لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chains U لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
lifo U سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
last in first out U نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
data element U عنصر داده
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
addressing U روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
indirect U روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
isomeric U هم عنصر
component U عنصر
masurium U عنصر 34
agents U عنصر
members U عنصر
elements U عنصر
element U عنصر
components U عنصر
agent U عنصر
member U عنصر
tracer element U عنصر ردیاب
delay element U عنصر تاخیری
identity element U عنصر یکسانی
Elementarism U عنصر نگری
minor constituent U عنصر فرعی
minor constituent U عنصر جزئی
tactical element U عنصر تاکتیکی
stop element U عنصر ایست
part U عنصر اصلی
start element U عنصر شروع
symmetry element U عنصر تقارن
weak minded U سست عنصر
thermocouple U عنصر حرارتی
element U عنصر عملیاتی
disafected person U عنصر نامطلوب
elements U عنصر عملیاتی
element U عنصر اساس
weaklings U سست عنصر
transition element U عنصر واسطه
elements U عنصر اساس
electronic element U عنصر الکترونیکی
titanium U عنصر فلزی
weak-kneed U سست عنصر
weak kneed U سست عنصر
wallydraigle U سست عنصر
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
threshold element U عنصر استانهای
inverse element U عنصر وارون
weakling U سست عنصر
service element U عنصر اداری
trace element U عنصر کم مقدار
aqueous element U عنصر ابی
alloying element U عنصر الیاژ
alloying element U عنصر الیاژی
alloying agent U عنصر الیاژی
active element U عنصر عامل
active element U عنصر فعال
acid forming element U عنصر اسیدی
accommpanying element U عنصر همراه
abundant element U عنصر فراوان
absorbing element U عنصر جذب
abiotic element U عنصر نازیوه
abiotic element U عنصر بیجان
ingredients U عنصر سازنده
ingredient U عنصر سازنده
acid forming element U عنصر اسیدساز
guest element U عنصر کم مقدار
biotic element U عنصر زیستی
passive element U عنصر غیرعامل
primordial element U عنصر ازلی
signal element U عنصر علامتی
print element U عنصر چاپ
processing element U عنصر پردازشی
primitive element U عنصر اولیه
coupling element U عنصر اتصال
coupling element U عنصر پیوست
cryotron U عنصر برودتی
active element U عنصر کنشی
shunt element U عنصر موازی
chemical element U عنصر شیمیایی
code element U عنصر رمز
nand element U عنصر نقیض و
picture element U عنصر تصویر
asterium U عنصر ویژه ستارگان
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
physical element of crime U عنصر مادی جرم
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
air defense element U عنصر پدافند هوایی
active element U عنصر عمل کننده
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
pixel U نقطه عنصر تصویری
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
metal cutting element U عنصر براده برداری
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
primordial U عنصر نخستین اساسی
task element U عنصر اجرای عملیات
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
mental element of crime U عنصر روانی جرم
heating element U المان یا عنصر حرارتی
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
fabric U بافته عنصر تار و پود
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fabrics U بافته عنصر تار و پود
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
searches U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searchingly U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searched U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
osmium U عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atomic energy U تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
capacitance U توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
capacitor U عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
sequential U بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
combinational U مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
envelope U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
standalone U ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder U عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
gram atom U وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softie U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
threads U فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread U فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
pointers U متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer U متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
format U روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
formats U روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
n plus one address instruction U آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
outputs U بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output U بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
Recent search history Forum search
2New Format
1set the record straight
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com